نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار جامعه‌شناسی، گروه مطالعات زنان، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، ایران

چکیده

موضوع این پژوهش فهم ذهنیت دانشجویان نسبت به مناسبات جنسیتی است و چارچوب ‏مفهومی آن از نظریه‌های نظم جنسیتی کانل و سلطه مذکر بوردیو اخذ شده است. داده‌های پژوهش با رویکرد کیفی و از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با ۳۲ دانشجوی دختر و پسر در سه دانشگاه ‏تهران، امیرکبیر و الزهرا واقع در شهر تهران جمع‌آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند. تحلیل مضمون مصاحبه‌های انجام‌شده 11 ‏مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی را آشکار کرد و نشان داد که دانشجویان در زمینه مناسبات جنسیتی، سه رویکرد متمایز دارند. گروه اول ‏تبعیض‌ جنسیتی را کم‌اهمیت می‌دانند و نابرابری جنسیتی را برمبنای تفاوت طبیعی توجیه می‌کنند و با ارزش‌های مردسالارانه تبانی کرده و از ‏مسئولیت کمتر زنان در برخی حوزه‌ها رضایت دارند؛ گروه دوم، که بخش بزرگی از مشارکت‌کنندگان این تحقیق را تشکیل می‌دهند، به تبعیض ‏جنسیتی حساس بودند. در میان این گروه، بیشترِ دانشجویان دختر در زندگی خانوادگی و از کودکی تجربه زیسته‌ای مبتنی‌بر تبعیض داشتند یا با ‏ورود به دانشگاه و بازار کار، با تبعیض جنسیتی مواجه شده بودند. بیشتر دانشجویان مرد این گروه نیز از امتیازات مردانه خود آگاه بودند. گروه ‏سوم اقلیتی از زنان و مردان مشارکت‌کننده در پژوهش بودند که همچون گروه دوم، به تبعیض جنسیتی حساس بودند و در جهت کاهش آن تلاش‌ ‏می‌کردند. آن‌ها با فعالیت در انجمن‌های دانشگاه یا نوشتن در نشریات دانشجویی و ... برای برابری حقوقی زنان و مردان تلاش می‌کردند. با ‏وجود این، ناامیدی نسبت به تغییر قوانین حتی در میان این کنشگران نیز مشهود است و در مواردی به سرخوردگی و تصمیم به مهاجرت آن‌ها منجر ‏شده‌است. اغلب مشارکت‌کنندگان از نقش مثبت دانشگاه در تحولات ذهنیتی خود، به‌ویژه در حوزه مناسبات جنسیتی، گفته‌اند؛ اما دانشگاه بیشتر ‏بستر تعاملات دانشجویی برای تغییر را فراهم می‌کند تا عاملیتی برای تغییر ارزش‌ها و نگرش‌های دانشجویان داشته باشد. ‏

کلیدواژه‌ها

موضوعات