زیست فرهنگی و اجتماعی دانشجویان
اصغر ایزدی جیران
چکیده
پیشینه و اهداف: رویکرد مردمشناختی، دانشگاه را همچون یک جامعه تصور میکند که ارزشها و باورهایی را طی زمان پدید آورده است. در این مقاله به گروهی از جماعت دانشگاهی متمرکز شدهام که از خلال روابط اجتماعی و فرهنگ، رنج میکشند. با وجود اینکه دانشجویان مهمترین اعضای قبیلهی دانشگاهی هستند، اما در فرودستترین موقعیت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رویکرد مردمشناختی، دانشگاه را همچون یک جامعه تصور میکند که ارزشها و باورهایی را طی زمان پدید آورده است. در این مقاله به گروهی از جماعت دانشگاهی متمرکز شدهام که از خلال روابط اجتماعی و فرهنگ، رنج میکشند. با وجود اینکه دانشجویان مهمترین اعضای قبیلهی دانشگاهی هستند، اما در فرودستترین موقعیت قرار دارند، و برای همین تحت خشونت قرار میگیرند. بنابراین، تمرکز مردمشناختی من روی روابط قدرت، فرهنگ و تجربه است.روش: با استفاده از روش تاریخ زندگی رایج در پژوهشهای مردمشناختی، به داستان دو دانشجو از دو دانشگاه متفاوت در ایران گوش دادهام. یکی با صدای اولشخص و دیگری با صدای سومشخص روایت شدهاند. سپس، با بیرون کشیدن تمهای آنالیتیک، داستانها را تحلیل کردهام.یافتهها: در فرهنگ دانشگاهی در ایران، همواره دانشجویان نسبت به استادان در موقعیت نابرابری قرار میگیرند. تمایل به خشونتورزی استادان دقیقاً از آگاهی از این نابرابری شکل میگیرد. صحنهی دانشگاه، صحنهی رویارویی استادان قدرتمند و دانشجویان بیقدرت است. اما نکتهی ظریفتر آن است که دانشجویان بهیکسان بیقدرت نیستند؛ آنهایی از دانشجویان بیشتر مستعد خشونت میشوند که بهلحاظ شخصیتی، اجتماعی و طبقاتی، ویژگیهای فرودستی در تعریف فرهنگی دارند. تماشاچیان، شامل دانشجویان و استادان دیگر، با سکوت یا خشنودی، باعث میشدند تا صحنههای خشونت همچون روال عادی زندگی روزمره جا بیفتند. به این ترتیب، مردم عادی نقش بهسزایی در خلق منطقههای مستعد خشونت دارند. انکار شخصبودگی یا انسان بودن مهمترین تجربهای بود که این دو قربانی از آن رنج میکشیدند. پیامدهای این خشونت دانشگاهی عبارت بودند از ترومای طولانیمدت، تمایل به خودکشی، و اعتیاد، که در نهایت به از بین بردن بخشی از وجودِ علاقهمند به رشته و دانش دانشگاهی منجر شد.نتیجهگیری: گفته نشدن و دیده نشدنِ رنجها زخمهای التیامنیافته را همچون یک پریشانی روانی در دانشجویان پدید میآورد: زندگیهایی پر از اندوه و پر از خشم. جز در سالهای اخیر، که بهواسطهی شبکههای اجتماعی، افشاگریهایی از سوی قربانیان صورت گرفته، همچنان بخش بزرگی از جنگ درونقبیلهای در دانشگاه در پستوهای راهروها، کلاسها، و اتاقهای دانشکدههاست.
زیست فرهنگی و اجتماعی دانشجویان
مهدی حسینزاده فِرِمی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه دانشگاه نقش تعیینکنندهای در حیات جامعه دارد و اجتماعات دانشجویی یکی از بنیادیترین مؤلفههای دانشگاه است. توانمندسازی فرهنگی و اجتماعی دانشجویان با میانجیگری اجتماعات دانشجویی از مهمترین مباحث مفهومی و نظری این مقاله است.روش: اطلاعات از طریق تکنیک مصاحبهی فردی و گروهی جمعآوری شده است. 60 نفر از کنشگران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه دانشگاه نقش تعیینکنندهای در حیات جامعه دارد و اجتماعات دانشجویی یکی از بنیادیترین مؤلفههای دانشگاه است. توانمندسازی فرهنگی و اجتماعی دانشجویان با میانجیگری اجتماعات دانشجویی از مهمترین مباحث مفهومی و نظری این مقاله است.روش: اطلاعات از طریق تکنیک مصاحبهی فردی و گروهی جمعآوری شده است. 60 نفر از کنشگران فعال در گروههای دانشجویی، همچون انجمنهای علمی ـ دانشجویی، کانونهای فرهنگی، هنری، ادبی، اجتماعی و مذهبی و نشریات دانشجویی، افرادی بودند که طرف گفتوگوهای عمیق فردی و گروهی قرار گرفتند. در این گفتوگوها، با تمرکز بر شاخصهای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در بستر دانشگاه، توانمندسازی فرهنگی دانشجویان جستوجو شد.یافتهها: بهطور کلی، برای اجتماعات دانشجویی در ایران و جهان، کارکردهای متعددی را میتوان متصور شد: کارکرد آموزشی، کارکرد اجتماعی، کارکرد علمی، کارکرد فرهنگی، کارکرد روانی و کارکرد امیدبخشی. از یافتههای مهم این مقاله این است که دو رویکرد اساسی برای توانمندسازی فرهنگی دانشجویان احصا شده است. در رویکرد اول که عبارت است از برنامهریزی «تمرکزگرایانه و از بالا به پایین»، برنامهها و فعالیتهای توانمندساز، بر اساس نیازسنجیهایی که انجام میشود، توسط مسئولین آموزشی، پژوهشی و فرهنگی دانشگاهها برای دانشجویان طراحی و اجرا میگردد. در این شیوه از توانمندسازی، کلیت برنامه بهصورت متمرکز در نهادهای متولی طراحی شده و بر اساس نیازهای اولویتبندیشدهی دانشجویان انجام میگیرد. آموزش کار گروهی، آموزش هنر، آموزشهای شغلیابی و کارآفرینی، برنامههای هویتیابی، فعالیتهای علمی و پژوهشی، فعالیتهای اوقات فراغت و سرگرمی، فعالیتهای مذهبی، فعالیتهای خیریه و عامالمنفعه و آموزش مهارتهای زندگی از جمله فعالیتهای توانمندساز فرهنگی هستند. رویکرد دوم از طریق فعالیتهای فرهنگی دانشجویان عبارت است از توانمندسازی «اجتماعمحور». در این رویکرد، اجتماعات دانشجویی تشکیل شده و از طریق فرایندهای مشارکتی و گروهی، فعالیتهای مورد نیاز گروههای هدف ارائه میگردد. نهادهای مسئول تنها در قالب یک «تسهیلگر» ظاهر شده ومیتوانند در راستای تشکیل اجتماعات کوچک دانشجویی، به ترویج و حمایت از تشکیل اجتماعات گروهها، مشارکت، کار گروهی و ... بپردازند. بنابراین، برنامه در سطح اجتماعات دانشجویی طراحی شده و جهت جلب حمایت از اجرا به مقامات رسمی اعلان میشود.