رضا غلامی
چکیده
گفتگو از بسترها، اصول و قوائد پیشرفت علمی و ساختاربخشی به حرکت علمی کشور، جزو مباحث مهم و نافع در جامعه علمی محسوب میشود. در عین حال، هر گونه بحث عالمانه در این ساحت نیازمند تئوری مشخص و اجتناب از رویکردهای اجتماعی به توسعه علمی بدور از سادهسازی یا سطحینگری است. در اینمیان، بررسی سه گزاره نقشی تعیین کننده دارد : معماریپذیری ...
بیشتر
گفتگو از بسترها، اصول و قوائد پیشرفت علمی و ساختاربخشی به حرکت علمی کشور، جزو مباحث مهم و نافع در جامعه علمی محسوب میشود. در عین حال، هر گونه بحث عالمانه در این ساحت نیازمند تئوری مشخص و اجتناب از رویکردهای اجتماعی به توسعه علمی بدور از سادهسازی یا سطحینگری است. در اینمیان، بررسی سه گزاره نقشی تعیین کننده دارد : معماریپذیری علم و تفکر حاکم بر معماریپذیری در رشد علم در جهان؛ التفات به وضع ملی و ظرفیتهای آن در رشد علمی با لحاظ تقابل طبیعی با جهانیشدن علم؛ تمایز مواجهه اسلام با علم در بستر اجتماعی- تاریخی خود با رویارویی تاریخی مسیحیت با علم و پیامدهای آن مانند تولد یک گزاره تازه یعنی رهایی از دین به منزله لازمه توسعه علمی. این مقاله، با روش تحلیلی ار رهگذر توجه به این سه گزاره مهم، کتاب معماری علم در ایران را مورد نقادی قرار داده و نهایتاً در بعضی موارد، به پاسخهایی مغایر با رویکردهای کتاب مزبور رسیده است. از طرف دیگر، مقاله کوشش کرده تا با یادآوری خلاها و برداشتهای نادرست کتاب، فرصت لازم را برای تعمیق نظرات در باب معماری علم در ایران ایجاد کند.