دانشگاه، ارتباطات و فضای مجازی
حامد طاهری کیا
چکیده
پیشینه و اهداف: تولید و چرخش اطلاعات سازوکاری است که به شکلگیری حقیقت و آگاهی و تأثیرگذاری بر احساسات کمک میکند. نشر و چرخش اطلاعات در وضعیت دیجیتال، آگاهیِ جمعی ظرفیت دریافت اطلاعاتی را دارد که امکان تغییر در وضعیت تاریخی زندگی را مهیا میکنند. بر این اساس، جنبش دانشجویی و فعلوانفعال سیاسی دانشجویان در دانشگاه با تولید و چرخش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تولید و چرخش اطلاعات سازوکاری است که به شکلگیری حقیقت و آگاهی و تأثیرگذاری بر احساسات کمک میکند. نشر و چرخش اطلاعات در وضعیت دیجیتال، آگاهیِ جمعی ظرفیت دریافت اطلاعاتی را دارد که امکان تغییر در وضعیت تاریخی زندگی را مهیا میکنند. بر این اساس، جنبش دانشجویی و فعلوانفعال سیاسی دانشجویان در دانشگاه با تولید و چرخش اطلاعات بهواسطۀ شبکههای اجتماعی دچار تحول شده است. هدف اصلی این مقاله بررسی موقعیت تأثیرگذاری شبکهی اجتماعی اینستاگرام، بهمثابهی فضایی برای تولید اطلاعات بر پایهی تصویر، بر جنبش دانشجویی است.روش: این مقاله در پارادایم پساانسانگرایی انجام شده است. در پارادایم پساانسانگرایی، روش پرداختن به مسئله به شیوهای است که تولید نوشتار خلاقانه برای نشان دادن عاملیت نیروهای غیرانسانی اهمیت مییابد. همچنین، مقاله در روش پساکیفی انجام شده است. دادهها از 19 صفحهی اینستاگرامی تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی جمعآوری شدهاند. پستهای صفحات، با توجه به شکل و مضامینی که داشتند، نمونهگیری نظری و سپس نمونهها بهمثابهی موقعیتهای تحلیلی انتخاب شدند.یافتهها: این مقاله نشان میدهد که تولید محتوا در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام قالبی جدید از کنش سیاسی را تعریف کرده است. تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی با تولید پوسترها، عکسها، و تصاویر مختلف از فعالیتهای سیاسی خود اطلاع رسانی و دربارۀ وضعیت سیاسی جامعهی ایران آگاهی بخشی میکنند، با این توجه که این شکل از آگاهی بخشی هدفش عموم جامعۀ ایران است. تشکلهای صنفی دانشجویی هم با انتشار تصاویر و عکسهای مختلف دربارۀ خواستههای صنفی دانشجویی اطلاع رسانی میکنند با این تفاوت که جامعۀ هدف دریافت اطلاعات دانشجویان دانشگاه هستند. در مجموع، ماهیت شبکهای تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی به هرچه دیداری شدن سیاست و اشتراک پیدا کردن دانشگاه به طور گسترده با دورن و بیرون دانشگاه منجر شده و دانشگاه را به موقعیتی قابل توجه برای دیگران تبدیل کرده است. نتیجهگیری: تولید و چرخش اطلاعات دربارهی رخدادها، دغدغهها و برنامهها توسط تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی، به تولید آگاهی جمعی برای جماعت دیجیتالی منجر میشود. تولید و چرخش اطلاعات امکانهای تبدیل آگاهی جمعی به کنش را در جغرافیای فیزیکی دانشگاه فراهم میآورد. تنیدگی جغرافیای دیجیتال و جغرافیای فیزیکی به ایجاد فرافضا در دانشگاه منجر شده است که در آن جمعیتی با تحولات آگاهی بهدنبال تحول در وضعیت دانشگاه هستند. از سوی دیگر، برای تشکلهای دانشجویی، اینستاگرام به بصری شدن سیاست، ایجاد عقلانیت نمایشی برای تولید موقعیت سیاسی، و نگارخانهای شدن سیاست نتیجه شده است.