تاریخ دانشگاه در ایران
رضا ماحوزی
چکیده
دانشکده نفت آبادان در ادامه فعالیتهای «آموزشگاه فنی آبادان» آغاز فصل جدیدی از آموزشهای فنی و مهندسی در ایران ذیل مأموریتهایی مشخص بود. این دانشکده ذیل هدایت و رهبری شورای مهندسی و حرفهها در آمریکا به نمایندگی از کالج لافایت ایستونِ پنسیلوانیا، توجه همزمان به سه رکن علم، هنر و مهندسی را مبنای برنامهریزی و فعالیت تخصصی ...
بیشتر
دانشکده نفت آبادان در ادامه فعالیتهای «آموزشگاه فنی آبادان» آغاز فصل جدیدی از آموزشهای فنی و مهندسی در ایران ذیل مأموریتهایی مشخص بود. این دانشکده ذیل هدایت و رهبری شورای مهندسی و حرفهها در آمریکا به نمایندگی از کالج لافایت ایستونِ پنسیلوانیا، توجه همزمان به سه رکن علم، هنر و مهندسی را مبنای برنامهریزی و فعالیت تخصصی خود قرار داد؛ سه رکنی که در هماهنگی با هم، سنخ ویژهای از آموزش مهندسی معطوف به تربیت رهبرانی توانا و علاقهمند به توسعه علمی را بهنمایش میگذاشت. در این مقاله از روش اسنادپژوهی، مطالعه تاریخی و مصاحبه با فارغ التحصیلان و مدیران دهه چهل دانشکده جهت کسب اطلاعات و سپس تحلیل آن ها استفاده شده است. این نوشتار با تمرکز بر فعالیتهای دانشجویی دهه چهل این دانشکده، درصدد است نشان دهد چگونه ساختار آموزشیـپرورشی دانشکده در ایجاد هویتهای قدرتمند دانشجویی با صبغه مشارکت و رهبری خلاقانه آنها ایفای نقش میکرده است. بر اساس سهگانه «علم، هنر و مهندسی»، بهعنوان نمادی از اضلاع هویتی دانشجویان آن مرکز، این نتیجه به دست آمده است که در نتیجه آموزشهای علمی نظری و عملی، آموزش مهارتهای زندگی و تمرین مسئولیت اجتماعی، ایده رهبری هنرمندانه به عنوان هدف و شعار دانشکده با درصد قابلقبولی حاصل آمده است.
زیست فرهنگی و اجتماعی دانشجویان
اصغر ایزدی جیران
چکیده
پیشینه و اهداف: رویکرد مردمشناختی، دانشگاه را همچون یک جامعه تصور میکند که ارزشها و باورهایی را طی زمان پدید آورده است. در این مقاله به گروهی از جماعت دانشگاهی متمرکز شدهام که از خلال روابط اجتماعی و فرهنگ، رنج میکشند. با وجود اینکه دانشجویان مهمترین اعضای قبیلهی دانشگاهی هستند، اما در فرودستترین موقعیت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رویکرد مردمشناختی، دانشگاه را همچون یک جامعه تصور میکند که ارزشها و باورهایی را طی زمان پدید آورده است. در این مقاله به گروهی از جماعت دانشگاهی متمرکز شدهام که از خلال روابط اجتماعی و فرهنگ، رنج میکشند. با وجود اینکه دانشجویان مهمترین اعضای قبیلهی دانشگاهی هستند، اما در فرودستترین موقعیت قرار دارند، و برای همین تحت خشونت قرار میگیرند. بنابراین، تمرکز مردمشناختی من روی روابط قدرت، فرهنگ و تجربه است.روش: با استفاده از روش تاریخ زندگی رایج در پژوهشهای مردمشناختی، به داستان دو دانشجو از دو دانشگاه متفاوت در ایران گوش دادهام. یکی با صدای اولشخص و دیگری با صدای سومشخص روایت شدهاند. سپس، با بیرون کشیدن تمهای آنالیتیک، داستانها را تحلیل کردهام.یافتهها: در فرهنگ دانشگاهی در ایران، همواره دانشجویان نسبت به استادان در موقعیت نابرابری قرار میگیرند. تمایل به خشونتورزی استادان دقیقاً از آگاهی از این نابرابری شکل میگیرد. صحنهی دانشگاه، صحنهی رویارویی استادان قدرتمند و دانشجویان بیقدرت است. اما نکتهی ظریفتر آن است که دانشجویان بهیکسان بیقدرت نیستند؛ آنهایی از دانشجویان بیشتر مستعد خشونت میشوند که بهلحاظ شخصیتی، اجتماعی و طبقاتی، ویژگیهای فرودستی در تعریف فرهنگی دارند. تماشاچیان، شامل دانشجویان و استادان دیگر، با سکوت یا خشنودی، باعث میشدند تا صحنههای خشونت همچون روال عادی زندگی روزمره جا بیفتند. به این ترتیب، مردم عادی نقش بهسزایی در خلق منطقههای مستعد خشونت دارند. انکار شخصبودگی یا انسان بودن مهمترین تجربهای بود که این دو قربانی از آن رنج میکشیدند. پیامدهای این خشونت دانشگاهی عبارت بودند از ترومای طولانیمدت، تمایل به خودکشی، و اعتیاد، که در نهایت به از بین بردن بخشی از وجودِ علاقهمند به رشته و دانش دانشگاهی منجر شد.نتیجهگیری: گفته نشدن و دیده نشدنِ رنجها زخمهای التیامنیافته را همچون یک پریشانی روانی در دانشجویان پدید میآورد: زندگیهایی پر از اندوه و پر از خشم. جز در سالهای اخیر، که بهواسطهی شبکههای اجتماعی، افشاگریهایی از سوی قربانیان صورت گرفته، همچنان بخش بزرگی از جنگ درونقبیلهای در دانشگاه در پستوهای راهروها، کلاسها، و اتاقهای دانشکدههاست.
دانشگاه، ارتباطات و فضای مجازی
حامد طاهری کیا
چکیده
پیشینه و اهداف: تولید و چرخش اطلاعات سازوکاری است که به شکلگیری حقیقت و آگاهی و تأثیرگذاری بر احساسات کمک میکند. نشر و چرخش اطلاعات در وضعیت دیجیتال، آگاهیِ جمعی ظرفیت دریافت اطلاعاتی را دارد که امکان تغییر در وضعیت تاریخی زندگی را مهیا میکنند. بر این اساس، جنبش دانشجویی و فعلوانفعال سیاسی دانشجویان در دانشگاه با تولید و چرخش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تولید و چرخش اطلاعات سازوکاری است که به شکلگیری حقیقت و آگاهی و تأثیرگذاری بر احساسات کمک میکند. نشر و چرخش اطلاعات در وضعیت دیجیتال، آگاهیِ جمعی ظرفیت دریافت اطلاعاتی را دارد که امکان تغییر در وضعیت تاریخی زندگی را مهیا میکنند. بر این اساس، جنبش دانشجویی و فعلوانفعال سیاسی دانشجویان در دانشگاه با تولید و چرخش اطلاعات بهواسطۀ شبکههای اجتماعی دچار تحول شده است. هدف اصلی این مقاله بررسی موقعیت تأثیرگذاری شبکهی اجتماعی اینستاگرام، بهمثابهی فضایی برای تولید اطلاعات بر پایهی تصویر، بر جنبش دانشجویی است.روش: این مقاله در پارادایم پساانسانگرایی انجام شده است. در پارادایم پساانسانگرایی، روش پرداختن به مسئله به شیوهای است که تولید نوشتار خلاقانه برای نشان دادن عاملیت نیروهای غیرانسانی اهمیت مییابد. همچنین، مقاله در روش پساکیفی انجام شده است. دادهها از 19 صفحهی اینستاگرامی تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی جمعآوری شدهاند. پستهای صفحات، با توجه به شکل و مضامینی که داشتند، نمونهگیری نظری و سپس نمونهها بهمثابهی موقعیتهای تحلیلی انتخاب شدند.یافتهها: این مقاله نشان میدهد که تولید محتوا در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام قالبی جدید از کنش سیاسی را تعریف کرده است. تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی با تولید پوسترها، عکسها، و تصاویر مختلف از فعالیتهای سیاسی خود اطلاع رسانی و دربارۀ وضعیت سیاسی جامعهی ایران آگاهی بخشی میکنند، با این توجه که این شکل از آگاهی بخشی هدفش عموم جامعۀ ایران است. تشکلهای صنفی دانشجویی هم با انتشار تصاویر و عکسهای مختلف دربارۀ خواستههای صنفی دانشجویی اطلاع رسانی میکنند با این تفاوت که جامعۀ هدف دریافت اطلاعات دانشجویان دانشگاه هستند. در مجموع، ماهیت شبکهای تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی به هرچه دیداری شدن سیاست و اشتراک پیدا کردن دانشگاه به طور گسترده با دورن و بیرون دانشگاه منجر شده و دانشگاه را به موقعیتی قابل توجه برای دیگران تبدیل کرده است. نتیجهگیری: تولید و چرخش اطلاعات دربارهی رخدادها، دغدغهها و برنامهها توسط تشکلهای سیاسی و صنفی دانشجویی، به تولید آگاهی جمعی برای جماعت دیجیتالی منجر میشود. تولید و چرخش اطلاعات امکانهای تبدیل آگاهی جمعی به کنش را در جغرافیای فیزیکی دانشگاه فراهم میآورد. تنیدگی جغرافیای دیجیتال و جغرافیای فیزیکی به ایجاد فرافضا در دانشگاه منجر شده است که در آن جمعیتی با تحولات آگاهی بهدنبال تحول در وضعیت دانشگاه هستند. از سوی دیگر، برای تشکلهای دانشجویی، اینستاگرام به بصری شدن سیاست، ایجاد عقلانیت نمایشی برای تولید موقعیت سیاسی، و نگارخانهای شدن سیاست نتیجه شده است.